بازیها ما را مجبور به انجام کارهای عجیبی میکنند، کارهایی واقعا عجیب و غریب. کارهایی که اگر در زندگی واقعی آنها را انجام دهید احتمالا یا سریع به بیمارستان منتقل خواهید شد، گزارشتان را به پلیس خواهند داد یا حتی هر دوی آنها همزمان. احتمالا هر دوی آنها! درباره راههایی حرف میزنم که ما از طریق آنها بازیها را امتحان میکنیم تا ببینیم قابل باور هستند یا نه. دلیل این مسئله کاملا مشخص نیست اما خب یا به خاطر این است که میخواهیم ببینیم آیا آسیب بدنی به ما وارد خواهند کرد یا اینکه توسعهدهندگان چقدر به جزییات در بازی خود توجه کردهاند. گاهی این امتحان کردن بهگونهای است که شما میگویید: «عه، چه باحال» یا اینکه گاهی تمام شخصیتهای غیرقابلبازی به شما حملهور خواهند شد. در این مقاله قصد دارم ۹ اشتباهی که گیمر ها انجام میدهند و بسیار احمقانهاند را نام ببریم، با دانستن این نکته که قرار نیست بعد دانستن احمقانه بودنشان از انجام آنها دست بکشیم.
۹ اشتباهی که گیمر ها انجام میدهند
رفتن داخل آتش برای امتحانکردن آسیبرسانی آن
وقتی که آتشی در دوردست میبینید، به جای اینکه از گرما و نور زندگیبخش آن لذت ببرید چه کار میکنید؟ به داخل آن میروید. ما بازیکنان با دست خودمان و داوطلبانه صدمه میبینیم تا اطمینان حاصل کنیم توسعهدهندگان آتش را تبدیل به چیزی واقعی کردهاند و سپس وقتی که صدمه دیدیم قانع میشویم. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که خدا را شکر صدمات وارد شده و کبودیها و سوختگیها در بازیهای ویدیویی خیلی سریع از این میروند و بدون گیاهان شفابخش، شما شکل فردی کروگر از فیلم وحشت در خیابان اِلم میشدید.
شلیک نکردن به سگها برای اینکه ببینیم آیا به طرز معجزهآسایی از حملهکردن دست میکشند یا نه؟
ما واقعا از ایده شلیک کردن به حیوانات خوشمان نمیآید. بنابراین چه سگهای وحشی بازی Far Cry New Dawn، سگهای شکاری بازی Skyrim و چه جرمن شپردهای بازی Metro Exodus باشند، ترجیح میدهیم ابتدا سلاح خود را غلاف کنیم و مطمئن شویم که قصد دارند به ما حمله کنند یا نه. شاید آنها واقعا در ذات خود خوب باشند. این قضیه درباره سگهای جهشیافته بازی Fallout 4 نیز صادق است.
آیا افتادن از بلندی باعث مرگ ما خواهد شد؟
احتمالا بارها موقعیتی پیش آمده که از بالای یک بلندی یا صخره به پایین نگاه کرده و این سوال برایتان پیش آمده که در صورت پریدن از آن بالا، زانوهایتان سالم خواهند ماند یا نه … و خب در هر صورت این کار را انجام دادهاید. حال که پاهایتان خورد شدند و سطح سلامتیتان بسیار کاهش یافته است مطمئن میشوید که برای سقوط صدمه و آسیبی وجود دارد و این مسئله اصلا شوخیبردار نیست. اگر باعث میشود که حالتان بهتر شود برخی از بازیها صدمهای به هنگام سقوط ندارند (مثل بازیBorderlands 2).
شلیک به شیشهها و آینهها برای اینکه ببینیم میشکنند یا نه؟
اگر چیزی وجود داشته باشد که بازیکنان ذرهای احتمال شکستهشدنش را دهند، کار تمام است. دلیلش؟ راستش را بخواهید چندان مشخص نیست. شاید میخواهند که صدای شکستن شیشه را بشوند. یا اینکه حتی ببینند آیا توسعهدهندگان شیشههای داخل بازی را قابل شکستن ساختهاند یا نه. کسی نمیداند. صرفا دوست داریم که تکههای برقزننده شیشه روی سطح زمین را ببینیم.
پرکردن خشاب از روی وسواس
بدون شک مقصر این یکی خودمان هستیم؛ اهمیتی ندارد یک تیر از خشابمان شلیک کرده باشیم یا ۱۶ تا، چرا که بدون ذرهای تعلل اقدام به دوباره پرکردن آن میکنیم تا خیالمان راحت شود. دلیلمان هم این است که موقعیتی را فرض کنید که دشمنی در آستانه کشته شدن قرار دارد اما به دلیل اینکه ما تیر کافی در خشابمان نداشتیم و مشغول پرکردن آن بودیم، او از فرصت استفاده کرده و ما را بکشد؟ اگر این اتفاق واقعا بیفتد چی؟ شاید مغز انسان اندام بسیار باهوشی باشد اما در برخی موارد خیلی زیادتر از حد لازم فکر میکند.
میتوانیم شخصیتهای غیرقابلبازی (NPC)ها را بکشیم یا نه؟
این مورد صرفا برای کسانی است که دوست دارند ببینند یک بازی تا چه اندازهای توانایی دارد. اهمیتی ندارد که اگر شخصیت مورد بحث در حال تعریف کردن داستان مرگ تراژیک همسرش پس از اینکه فرزندش در اثر یک بیماری سخت جان سپرد باشد یا نه، شما احتمالا از همان لحظات اول اسلحه خود را به سمت شقیقه او هدف گرفتهاید. اما خب اشکالی ندارد، خیلی سریع میتوانید به محل ذخیره قبلی بروید و تظاهر کنید که اتفاقی نیفتاده است.
عدم تمایل به تعویض اسلحهتان به اسلحهای که بهتر است. دلیل؟ چون خوشگل نیست.
اگر شما میخواهید در انجام مراحل بازی موفق باشید بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که اسلحهای قدرتمند پیدا کنید، اسلحهای که میتواند شیاطین بازی را در کسری از ثانیه نابود کند. شاید اسلحه جذابی نباشد، شاید ظاهرش مورد پسند شما نباشد یا حتی شاید هم شما در حال حاضر خیلی به اسلحه کنونیتان علاقه دارید. در هر صورت، مقداری که آسیب دیدید منطقی خواهد بود که اسلحهتان را کنار گذاشته و به سراغ نمونهای بروید که قدرت بیشتری دارد.
وقتی که یک دشمن بهبود مییابد کنترل خود را از دست میدهیم
بذارید سرراست بگویم؛ ما حق داریم خط سلامتیمان را بهبود ببخشیم. برای ما کار مجازی است اما برای تو باسفایت شمارهی ۳ اصلا. تو حق نداری خط سلامتی خود را وقتی تا یک سوم کاهش یافته دوباره پر کنی. منصفانه نیست.
وقتی که شکست کامل خوردهایم، آدم نشده و دوباره به سراغ چالش میرویم
هر کسی که ذرهای عقلانیت داشته باشد پس از اینکه توسط یک دشمن کشته شد دوباره به سراغ او نمیرود. البته ما گیمرها فرق داریم، ما به این سادگیها بیخیال نمیشویم و دوباره خودمان را به دل خطر میاندازیم. در این پروسه بارها شکست میخوریم اما از هر کدام چیزی را یاد میگیریم و در نهایت میتوانیم آن دشمن را شکست دهیم و پیروزی را به چنگ بیاوریم.

