در دههای که آخرین روزهای آن سپری میشود، کنسولهای نسل هشتمی منتشر شدند. کنسولهایی مانند پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان و نینتندو سوییچ، در مقابل آن نیز کنسول Wii U به معنای واقعی کلمه نابود شد. بازیهای بزرگی خلق و منتشر شدند که در ادامه به مرور ۱۰ بازی برتر دهه ۲۰۱۰ میلادی میپردازیم.
اما نکته جالب این دهه، اضافه شدن یک معیار جدید برای خرید بازیها به صنعت بازیهای ویدئویی بود. بدون هیچشکی میتوان گفت که قدرت این دهه در دست منتقدین بود. منتقدینی که با نقد مثبت و یا منفی خود، تاثیر بسزایی در موفقیت آثار صنعت بازیهای ویدئویی داشتند. در همین راستا سایتی متولد شد با نام متاکریتیک که با جمع آوری این نقدها و نمرات، آن را به صورت میانگین نشان میداد. سایت متاکریتیک باعث میشد که یک بازی به فروش فوق العاده برسد و یا کاملا شکست بخورد. شاید یکی از دلایل این موضوع، گسترش روزافزون بازیهای ویدئویی و عرضه بازیهای بزرگ در طول سال بود. برای تایید این حرف میتوانید تقویم عرضه بازیها را بررسی کنید. دیگر در هر ماه حداقل یک بازی بزرگ است که باید برای خرید آن ۶۰ دلار هزینه کنید. به نحوی میتوان گفت که بازیکن برای دخل و خرج خود حساب کتاب سفت و سختتری ترتیب دید. در این دهه دیگر گیمر به راحتی پولهایش را هدر نمیدهد و اگر بازی جدید منتشر شود، به سراغ سایت متاکریتیک برای بررسی نمرات آن میرود.
البته که نمیتوان متاکریتیک را معیار جذابی برای معرفی ۱۰ بازی برتر دهه دانست. به همین دلیل با ویرایشی در این لیست، تصمیم گرفته شد که تغییراتی در عناوین و رده بندی آن صورت بگیرد. در ادامه به ۱۰ بازی برتر دهه ۲۰۱۰ میلادی که چه از نظر متاکریتیک و چه از نظر ما برتر هستند پرداخته میشود.
۱۰- Batman: Arkham City
متاکریتیک: ۹۶
بازی Batman: Arkham City تمام ویژگیهای مثبت نسخه نخست خود، یعنی بازی Batman: Arkham Asylum را به بهترین شکل ممکن یدک میکشید و در کنارش فرمول بتمن را به بهترین شکل ممکن پیاده کرد. بازی آنقدر خوب و کامل است که تقریبا نمیتوان از هیچ قسمت آن ایراد گرفت. محیط بازی از گاتهام نیز گاتهامتر است! خیابانها، کوچهها، مترو و مکانهای مهم شهر به قدری خوب کار شدهاند که پرواز کردن بر فراز آنها میتواند شما را ساعتها سرگرم کند.
بازی Batman: Arkham City به عنوان سی و دومین بازی برتر تاریخ وبسایت متاکریتیک شناخته میشود. البته این روند با عرضه بازی Batman: Arkham Knight با افول رو به رو شد. البته مجموعه بازی Batman: Arkham در دوران افولش نیز از خیلی آثار صنعت بازیهای ویدئویی قویتر و بهتر کار شده است.
۹- Super Mario Galaxy 2
متاکریتیک: ۹۷
صادقانه چه کسی فکرش را میکرد که بازی Super Mario Galaxy 2 بتواند متاکریتیک ۹۷ از ۱۰۰ را بدست بیاورد؟ متاکریتیکی که حتی بالاتر از بازیهای بزرگی مثل: بازی God of War، بازی Overwatch و بازی The Witcher 3 است. در حقیقت این بازی در رده هفتم جدول بهترین بازیهای دهه ۲۰۱۰ میلادی قرار دارد که از دید ما بهتر بود به رده نهم بیاید، اما باز به هیچ وجه از خوب بود این بازی نمیکاهد.
این بازی داینامیک جدیدی را به مجموعه بازی Galaxy معرفی کرد و به طور حتم زمینه ساز بازی Super Mario Odyssey بود. در کنار یوشی (Yoshi) و قدرتهای آن، تجربه بازی بسیار لذت بخش است.
۸- The Elder Scrolls V: Skyrim
متاکریتیک: ۹۶
میتوان گفت که سال ۲۰۱۱ توسط بازی Skyrim به خون کشیده شد. بازی Skyrim به قدری در آن سال موفق عمل کرد که تمام جوایز ممکن در صنعت بازیهای ویدئویی را درو کرد. حتی بازی Skyrim تا چندی پیش رکوردار گرفتن جوایز مختلف در صنعت بازیهای ویدئویی بود. بازی Skyrim معنی واقعی کلمه یک اثر Open-World است. شاید گرافیک بازی بعد از هشت از مد افتاده باشد، اما به هیچ وجه لطمهای به تجربه بازی نمیزند.
بازی Skyrim به عنوان سی و ششمین بازی برتر تاریخ وبسایت متاکریتیک شناخته میشود و یدککش جوایز بزرگی است. طی سالهای گذشته بارها و بارها روی پلتفرمهای مختلف بازسازی و منتشر شد. بازی Skyrim را میتوان به عنوان اثری که دهه ۲۰۱۰ میلادی را معرفی میکند، شناخت.
۷- Red Dead Redemption
متاکریتیک: ۹۵
سال ۲۰۱۰ میلادی را میتوان به عنوان یکی از جذابترین سالها برای بازیهای ویدئویی معرفی کرد. چندین بازی بزرگ در این سال منتشر شد که در این لیست نیز میتوانید نامهای آنها را مشاهده کنید. بازی Red Dead Redemption نیز یکی از این بازیها بود. اثری که باعث شد سبک وسترن باری دیگر زنده شود. بازی RDR نشان داد که تمام بازیهای پیشین این استودیو تنها با یک هدف و آن خلق تجربه ناب بازی RDR ساخته شده بود. بازی RDR کلاس درسی برای بازیسازان بود. اثری که در کنار داستان سرایی بینقص، دنیای جهان باز مجموعه بازی GTA را به بهترین شکل ممکن در قالب یک دنیای وسترن پیاده سازی کرد.
۶- Grand Theft Auto V
متاکریتیک: ۹۷
یکی دیگر از آثار راکاستار که به مانند الماس در دهه ۲۰۱۰ میلادی میدرخشد بازی Grand Theft Auto V است. این بازی هر آنچه که بازیکن از یک بازی Open-World بخواهد را مهیا کرده است. میتوانید در جهان بازی هر کاری که بخواهید بکنید. میتوانید صبح از خواب پا شده و به دلی کوه بزنید و یا شبها با ماشینهای آخرین مدل در خیابانهای شهر بچرخید. میتوانید یک سگ داشته باشید و آن را به سراغ دشمنانتان بفرستید و یا میتوانید صدای رادیوی ماشینتان بالا برده از رانندگی در این بازی لذت ببرید. بازی GTA V احتمالا سرگرم کنندهترین بازی دهه ۲۰۱۰ میلادی است. به قدری که پس از گذشت شش سال از عرضه، درآمد بازی به بالای شش میلیارد دلار رسیده است. کدام فیلم سینمایی هالیوود را میتوانید پیدا کنید که یک تنه بتواند شش میلیارد دلار فروش داشته باشد؟ حتی خیلی از صنعتهای روز دنیا نیز نمیتوانند به شش میلیارد دلار درآمد برسند، اما بازی GTA V این کار را به بهترین شکل ممکن انجام داده است. بازی GTA V نشان میدهد که صنعت بازیهای ویدئویی تا چه میزان قدرتمند بوده و میتواند روی انسانهای جهان تاثیرگذار باشد.
۵- Minecraft
متاکریتیک: ۹۳
کی فکرش را میکرد که در میان غولهای سال ۲۰۱۱، یک بازی مستقل بتواند به مانند بمب منجفر شود. بازی Minecraft کاری کرد که نمیتوان هیچوقت فراموشش کرد. چند جوان در استودیویی مستقل به نام Mojang بمبی را به صنعت بازیهای ویدئویی ارائه داد که بعد از گذشت هشت سال، همچنان بالاترین آمار استریم را دارد و همچنان بازیکنها در دنیای وسیع آن سرگرم میشوند. شاید در نگاه اول، دنیای پیکسلی بازی برایتان سوال شود و پیش خودتان بگویید در این دهه مگر ممکن است چنین اثری بتواند موفق شود؟ اما زمانی که پا در دنیای آن میگذارید، زمانی دنیای بازی برایتان ساخته میشود و نقشه مخصوصتان به صورت کاملا خودکار طراحی میشود؛ زمانی که با استفاده از آیتمها میتوانید دنیای بازی را آنطور که خودتان میخواهید طراحی کنید، مطمئن میشوید که با یکی از بهترین آثار دهه ۲۰۱۰ میلادی رو به رو هستید. بازی به هیچ وجه حوصله شما را صبر نمیبرد، به هیچ وجه تجربه آن تکراری نمیشود و به هیچ وجه دست از ارائه ایدههای بکر بر نمیدارد. بازی Minecraft به قدری متحول کننده بود که مایکروسافت آن را با قیمت بسیار بالایی خریداری کرد. بازی Minecraft به قدری خلاقانه ساخته شد که تیم سازنده آن را به چند جوان پولدار تبدیل کرد. بازی Minecraft نشان داد که با چند ایده ساده، اما خلاقانه و با بودجه بسیار اندک نیز در قرن ۲۱ میتوان یک صنعت را متحول کرد.
۴- Red Dead Redemption 2
متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
ادامه داستان سرایی راکاستار از غرب وحشی، منجر به ساخت و عرضه بازی Red Dead Redemption 2 شد. اثری که در آن میتوان کولهباری از تجربیات راکاستار در ساخت یک دنیای بینقص و عرضه یک بازی جهان بازی بیمثال دانست. بازی از چندین لحاظ موفق عمل میکند. از گرافیک هنری بازی که به بهترین شکل ممکن بازیکن را به زمان مربوطه میبرد و تا المانهای مختلف دیگر بازی مانند گیمپلی آن، داستان سرایی و آیتمهایی که یک بازی Open-World به آن نیاز دارد؛ همگی عالی و جذاب کار شدهاند. البته به جز این نیز از راکاستار انتظار نمیرود.
۳- Mass Effect 2
متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
بازی Mass Effect 2 را میتوان مخلوطی از سبک RPG و تیراندازی دانست. این بازی بدون شک بهترین ساخته استودیوی Bioware در چند دهه اخیر است.
بازی Mass Effect 3 یک بازی عالی، اما به نظر بسیاری با پایانی بد بود. بازی Dragon Age: Inquisition زیاد چنگی به دل نمیزد و بازی Mass Effect: Andromeda که به معنی واقعی کلمه جهنمی برای بازیکنها بود. از بازی Anthem هم که بهتر است به سرعت عبور کرد.
به بازی Mass Effect 2 برگردیم، عنوانی که واقعا شاهکار بود. بازی که به قدری جذاب است که از تجربه آن سیر نمیشوید. شاید جالب باشد بدانید که بازی Mass Effect 2 جزو سی و چهارمین بازی برتر تاریخ متاکریتیک است.
۲- The Last of Us
متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
اگر بخواهید بدانید که بازی The Last of Us در دههای که گذشت تا چه میزان عملکرد خوبی داشته است، باید گفت که به طور مثال تنها یکی از چندین افتخارات بازی The Last of Us این است که در رده هشتم جدول برترین بازیهای دهه ۲۰۱۰ میلادی متاکریتیک قرار دارد. مگر میشود بازیکنی را پیدا کرد که از تجربه بازی The Last of Us کمال لذت را نبرده باشد؟ بازی The Last of Us، نشان داد حتی زمانی که بازیهای خطی سرخط خبرها نیستند نیز میتوان درخشید. نشان داد یک داستان بینقص میتواند چه غوغایی به پا کند. بازی The Last of Us یک شاعرانه به یاد ماندنی برای بسیاری از بازیکنان جهان بود. حال انتظار میرود که بازی The Last of Us: Part 2 بعد از گذشت یک دهه، باری دیگر در لیست بهترین آثار دهه بدرخشد؛ حتی در ردهای بهتر از نسخه اول.
۱- The Legend Of Zelda: Breath Of The Wild
متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
بهتر است حرف نهایی درباره بازی The Legend Of Zelda: Breath Of The Wild را همان اول گفت. بازی Breath Of The Wild جزو ۱۳مین بازی برتر تاریخ وبسایت متاکریتیک است. شاید جالب باشد بدانید که در ردههای قبلی این مطلب، اثری را نمیتوان پیدا کرد که حتی به ۲۰ بازی برتر بازی وبسایت متاکریتیک نیز نزدیک شود. ساخته نینتندو در دهه ۲۰۱۰ میلادی یک شاهکار به تمام معنا است. آزادیهایی که نینتندو در بازی قرار داده است از آن چیزی که فکرش را کنید هم بیشتر است. واژه محدودیت در بازی Breath Of The Wild کاملا غریب است. میخواهید از برجها بالا بروید و نقشه را ببینید، میتوانید. میخواهید وقتتان را با گذراندن مبارزات مختلف تلف کنید، میتوانید. میخواهید مستقیم بروید سراغ اصل مطلب و بازی را تمام کنید، میتوانید. به معنای دیگر، هر کاری که بخواهید میتوانید بکنید. هیچگونه محدودیتی برایتان برنامه ریزی نشده است و به جای آن دست بازیکن برای هر کاری باز است. همین باعث میشود که بازی انحصاری کنسول نینتندو سوییچ، آنقدر جذاب باشد که بتوان از آن به عنوان بهترین بازی دهه ۲۰۱۰ میلادی از دید نمرات و نقدها یاد کرد.

