در سال ۱۹۷۶ نیتن دریک (Nathan Drake) از پدر و مادری با موقعیت اجتماعی بسیار خوب متولد شد. نام خانوادگی پدر نیتن «مورگان» (Morgan) بود و مادرش یک باستان شناس معروف به نام «کاساندار مورگان» (Cassandra Morgan) بود که درست پنج سال قبل از تولد نیتن، پسری به نام «سموئل» (Samuel) را به دنیا آورده بود. خانواده مورگان زندگی شاد و خوبی داشتند، تا اینکه بیماری مادر خانواده خودش را نشان داد و بعد از مدت کوتاهی کاساندار دست به خودکشی زد.در ادامه به معرفی شخصیت نیتن دریک میپردازیم.
خودکشی کاساندرا برای دگرگونی زندگی دو برادر کافی بود، چرا که پدرشان تلاشی برای نگهداری آنها نکرد و در نتیجه بچهها در کودکی به یک پرورشگاه کاتولیک که توسط خواهران روحانی اداره میشد فرستاده شدند. چند سالی را در این پرورشگاه گذراندند و بهخاطر علاقه مادرشان به باستان شناسی، هر دو کودکانی کنجکاو بودند، به خاطر همین موضوع بیشترین استفاده را از محیط بردند و دست کم توانستند زبان لاتین را از کارکنان پرورشگاه بیاموزند. اما بعد از مدتی نه چندان طولانی سم درگیر شغلی غیر قانونی شد و در نتیجه از پرورشگاه اخراج شد.
دو برادر تا نوجوانی، هرگز از یکدیگر جدا نشده بودند و این جدایی برای هر دو دردناک بود. نیتن حدود یک سال به تنهایی در پرورشگاه روزگار گذراند تا اینکه سم به سراغش آمد و دو برادر به همراه هم به خانه قدیمیشان رفتند و متوجه شدند مادرشان در رابطه با کاشفی بزرگ به نام «سر فرانسیس دریک» (Sir Francis Drake) تحقیق کرده است و بسیاری از سالهای زندگیاش را در این راه گذرانده. بعدها برادران مورگان به علت فرار از پرورشگاه و ورود غیر مجاز به خانه تحت تعقیب قرار گرفتند و تصمیم گرفتند به خاطر احترامی که مادرشان برای فرانسیس دریک قائل بود، نام فامیلی خود را به دریک تغییر دهند تا هم از دست پلیس فرار کنند و هم در همه جا بتوانند یکدیگر را شناسایی کنند.
بعد از این اتفاق نیتن علاقه شدیدی به فرانسیس دریک پیدا کرد و در سال ۱۹۹۰ به خود جرأت داد تا حلقه فرانسیس دریک را از موزه مربوط به این کاشف بزرگ بدزدد، نیتن در این ماجرا با مردی به نام «ویکتور سالیوان» (Victor Sullivan) آشنا شد و در طی ۲۰ سال آینده این دو به کمک هم به دنبال گنجهای بزرگ و مخفی جهان افتادند و تبدیل به شکارچیان گنج شدند. در طی همین سالها توانستند مکانهای افسانهای مانند، شامبالا، ال دورادو و ارم را پیدا کنند، حلقه فرانسیس هم در تمام این مدت در گردن نیتن بود. نیتن طی سفرهایش با زنی به نام «النا فیشر» آشنا شد و رابطهای عاطفی با او بر قرار کرد.
تبدیل شدن نیتن به یک شکارچی گنج، بهخاطر پیدا کردن گنج بزرگ فرانسیس دریک بود و قرار بود این کار را به همراه برادرش انجام هد. در تمام این سالها نیتن تصور میکرد که برادرش سم کشته شده، اما سم در سال ۲۰۱۵ نیتن را پیدا میکند و برادران به کمک هم، گنج بزرگ فرانسیس دریک را پیدا میکنند.
پس از آن، نیتن با النا ازدواج میکند و آنها صاحب دختری به نام «کسی» میشوند. سم هم که سالهای زیادی از برادرش دور بوده تصمیم میگیرد تا با خانواده دریک در ارتباط باشد.

