بازیهای Portal از بهترین بازی های معمایی تمام دوران به حساب میآیند، پس تعجبی ندارد که دنبال بازیهای دیگری که شبیه آنها هستند، بگردید. بازی اول دارای ایدهای بسیار هوشمندانه بود؛ بازیکن با تفنگ خود میتوانست دو پرتال شلیک کند و با ورود به یکی از این پرتالها از دیگری خارج شود. در همین حال بازی دوم ایده اولیه را با اضافه کردن ژلهای پرشی، لیزرها و بخش دو نفره به پروژهای طولانیتر و بهتر تبدیل کرد. کمتر بازیای توانسته است جای این بازی را بگیرد، پس بعد از تمام کردن آنها سراغ چه بازیای باید رفت؟ در این مطلب شما را با بهترین بازیهایی که به بازیهای Portal شباهت دارند آشنا میکنیم تا در آنها بتوانید عطش حل معمای خود را سیر کنید.
اگر بازیهایی که به طور آشکار از بازیهای Portal تقلید کردند را در نظر نگیریم، نمیتوان بازی دیگری یافت که از مکانیک پرش از پرتال به روش بازی Portal استفاده کرده باشد. اما بازیهای معمایی دیگری وجود دارند که دارای ساختار اتاق به اتاق هستند، به همان سبک به تدریج سختتر میشوند و همان شوخ طبعی را دارند. اکنون بدون مقدمه چینی بیشتر، ۱۰ تا از بهترین بازیهایی که به بازی Portal و بازی Portal 2 شباهت دارند را نام خواهیم برد و در پایان به اختصار به چند عنوان تحسینبرانگیز دیگر هم اشاره خواهیم کرد.
بازی Q.U.B.E 2

نسخه اول بازی Q.U.B.E به خاطر دید اول شخص و اتاقهای تکی حل معمای آن به بازی Portal شباهت داشت. در این بازی با استفاده از یک دستکش جادویی و با کلیک کردن روی مکعبهای رنگی در زمانهای مشخص شده، آنها را از محیط بازی بیرون میکشیدید و با تولید سکو و پلکان به سطح بعدی راه پیدا میکردید. متاسفانه، این بازی به خوبی پردازش نشده بود و نتوانست ایده امیدوارکننده خود را به خوبی اجرا کند. نسخه دوم این بازی یعنی بازی Q.U.B.E 2 توانست از این پتانسیل استفاده کند و به بازیکنان، محیطی زیبا و ابزار جدیدی برای حل معما ارائه دهد که میشد این ابزار را به روشهای خلاقانهای ترکیب کرد.
بازی Q.U.B.E 2 بر خلاف بازی Q.U.B.E دارای اتاقهای کاملا سفید نبود و جهان این بازی به محیطهای زیبای جدا از هم مانند جنگل و آزمایشگاه تقسیم شده بود. علاوه بر کار سادهای مثل کشیدن مکعبها که در بازی اول شاهد آن بودیم، در بازی دوم اعمالی مانند فعال کردن آهنرباها، چرب کردن زمین با روغن، روشن کردن پنکههایی که بازیکن را در هوا شناور میکردند و درهای سوزان و آتشین هم به بازی اضافه شده بودند. تا انتهای بازی همزمان از چهار یا پنج سیستم مختلف استفاده خواهید کرد و به مغز بزرگ خود مفتخر خواهید شد.
این بازی برای کاربران پلی استیشن ۴، نیتندو سوییچ، ایکس باکس وان و رایانه شخصی در دسترس است.
بازی Antichamber

بخشی از جذابیت بازی Portal به خاطر ثبات قوانین کلی بازی بودند؛ راه حلهای بازی همیشه منطقی میماندند و به محض اینکه نحوه حل معماها به ذهنتان میرسید تنها نیاز بود که کارهای مختلفی را به ترتیب صحیحشان انجام دهید. در حالی که بازی Antichamber، به خصوص هنگام قرار دادن مکعبها با استفاده از تفنگهای رنگی، بخشی از این منطق را در خود دارد، بزرگترین نقطه قوت این بازی زمانی مشخص میشود که در آن تغییر قوانین واقعیت را شاهد هستیم. پازلهای انتزاعی این بازی توهمهای دیداری را با قوانین فیزیکی دیوانهکنندهای ترکیب میکنند که گذراندن آنها همزمان نیازمند آزمایشگری و ایمان کورکورانه هستند. از بلندیها بپرید، روی سیمهای تلهای کشنده بدوید و همزمان با زل زدن به مناطق عمیق، امید داشته باشید که اتفاقی جالب در بازی رخ دهد؛ و معمولا چنین اتفاقی میافتد.
این بازی برای کاربران رایانه شخصی در دسترس است.
بازی The Talos Principle

راویای با قدرت مطلق، پرتوهای انرژیای که مسیرشان قابل تغییر است، صفحههای فشاری و پازلهای به شدت سختی که هر کدام در اتاق خاص خودشان از بقیه پازلها جدا شدهاند. این موارد به نظرتان آشنا میآیند؟ بازی The Talos Principle بهترین قسمتهای بسیاری از بازیهای معمایی، از جمله بازیهای Portal، را میگیرد و آنها را به چیزی مستقل شکل میدهد. با استفاده از اشعهها، پنکهها، بلوکها و فرستندههای سینگال الکتریکی میتوانید درهای مختلف را باز کنید و از رازهای بازی پرده بردارید؛ و حین تمامی این کارها طی داستان فیلسوفانه آن جلو بروید.
خط داستانی بازی شما را به برج مرکزیای میبرد، ولی اتفاقاتی که در گوشه و کنار رخ میدهند شما را به فکر وا میدارند. تکگوییهای این بازی در مورد طبیعت انسانی و هوش مصنوعی عمیق ولی قابل فهم هستند و مسیرتان را همانند پازلهای فیزیکی بازی سد میکنند. حتی اگر بخواهید تمام صحبتهای بازی را نشنیده بگیرید، باز هم این بازی به عنوان عنوانی منطقی و سرراست بسیار لذتبخش است و آزمونهای سخت آن، گاهی تا نیم ساعت فکر شما را درگیر خواهند کرد.
این بازی برای کاربران پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان، سستم عامل IOS و رایانه شخصی در دسترس است.
بازی Stanley Parable

بازی Stanley Parable موتور بازیسازی مشابه، مکانهای یکسان و حتی گاهی دیالوگهای همانندی با بازی Portal دارد ولی چیزی که باعث میشود مخاطب حین این بازی یاد بازی معمایی شرکت Valve بیفتد راوی این بازی است. گویندهای کنایهزن، بامزه و همهچیزدان که همزمان هم دوست و هم دشمن شماست، مخاطبان را یاد بازیهای Portal میاندازد.
بازی Stanley Parable در حقیقت بازیای معمایی به حساب نمیآید ولی اگربرارتباطات بین شخصیت اصلی بازی Portal و G.L.A.D.O.S شما را جذب خود کرده بودند در این بازی به لذتی فراوان دست پیدا خواهید کرد. زمان خط داستانی این بازی به صورت زمان واقعی میگذرد و صدای گوینده همزمان با اینکه جلوی انتخابهای شما را میگیرد با اعمال بامزه و جالب به کارهای شما واکنش نشان میدهد. هنگامی که راوی میگوید: «استنلی از اولین در از سمت چپ خارج شد و سرش را به کار خود گرم کرد.» میتوانید از صحبت او اطاعت کنید، یا میتوانید از در عبور کنید و دنبال رازهای بازی بگردید و با یکی از چندین پایانبندی بازی روبرو شوید. اما نمیتوانید از راوی انتظار داشته باشید که کارهای شما را تایید کند.
این بازی برای رایانه شخصی در دسترس است.
بازی The Swapper

بهترین تفنگ در بازیهای معمایی پس از تفنگ پرتالی بازی Portal را در این بازی پیدا میکنید. در بازی The Swapper به کمک تفنگ خود میتوانید با یک کلیک ساده کلونی از خود تولید کنید و به سرعت آگاهی خود را به آن کلون انتقال دهید. میتوانید تا سقف چهار کلون تولید کنید و آنها تمامی اعمال شما را به طور کامل تکرار میکنند، چنین چیزی برای هل دادن بلوکها و کشیدن اهرمها بسیار به کار میآید. با تغییر دادن آگاهی خود بین کلونهای مختلف میتوانید روحتان را بین اتاقهای مختلف جابهجا کنید و در صورت نیاز کاری کنید که مخلوقهایتان روی تیزی راه بروند؛ تمامی این کارها برای رسیدن به معمای بعدی انجام میشود.
صحنه سفینه متروکه بازی و مرگهای متوالی شما و کلونهایتان (البته اگر هنوز به یاد داشته باشید که خود اصلیتان کدام است) دورنمایی حجیم از حل معما به مخاطبان ارائه میدهد و کاری میکند که در مورد طبیعت خودآگاهی به فکر بیفتید. در همین حین، پازلهای بازی با حضور لامپهای رنگیای که جلوی کلون کردنتان را میگیرند و اتاقهایی با جاذبه معکوس به تدریج سختتر میشوند. این بازی دشوار و فکرشده است و کنترلهای آن روان هستند.
این بازی برای کاربران پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان و رایانه شخصی در دسترس است.
بازی Quantum Conundrum

پس از بازی Portal تجربه کدام بازی بهتر از بازی است که توسط طراح خود بازیهای پرتال یعنی کیم سوییفت (Kim Swift) تولید شده باشد؟ بازی Quantum Conundrum اولین بازی بود که او پس از ترک شرکت Valve منتشر کرد و چالشهای مختلف آن در درخشندگی به چالشهای بازی Portal شباهت دارند.
شما در این بازی در نقش برادرزاده جوان پروفسور فیتز کوادرنگل با تغییر دادن ابعاد گوناگون، معماهای مختلفی را حل میکنید. هر کدام از این ابعاد اشیا بازی را به شکلی خاص تحت تاثیر خود قرار میدهند؛ یکی از آنها همه چیز را سبک و نرم میکند، دیگری به شما اجازه میدهد که اشیا سنگین را به سادگی بلند کنید یا بلوکهای فلزی را با استفاده از وزش پنکهها به جاهای مختلف منتقل کنید. در بعدی دیگر زمان آهسته میگذرد و در آن میتوانید جعبهای را پرتاب کنید و قبل از افتادن آن به سمت دیگر اتاق بدوید و آماده گرفتنش شوید. در بهترین لحظات بازی این ابعاد به اشکال غیرمنتظرهای با هم ترکیب میشوند. داستان بازی ادامه بازی Portal نیست ولی ساختار حل معما در اتاقهای مختلف آن در لحظاتی به جذابیت بازی Portal میرسد.
این بازی برای رایانه شخصی و ایکس باکس وان در دسترس است.
بازی The Turning Test

بازی The Turning Test به سختی بازی Portal نیست ولی همچنان شما را به فکر کردن وا میدارد. معماهای هوشمندانه این بازی معمولا از شما میخواهند که با دستکاری کلیدها، دوشاخهها و گویهای آبی معلق، درها را باز کنید. این معماها آنقدری سخت هستند که حل کردنشان لذتبخش باشد ولی آنقدر سخت نیستند که مجبور شوید مدتی طولانی روی آنها فکر کنید؛ میتوان گفت که درجه سختی معماهای بازی دقیقا همانقدر است که بازی را لذتبخش کنند.
طی این بازی در نقش ایوا ترنینگ، محققی روی ماه یخزده سیاره مشتری، باید راهروهای ایستگاه فضایی را به کمک ماشین فنی عملیات (T.O.M)، هوش مصنوعیای با اهدافی سوالبرانگیز، رهیابی کنید. پس از اینکه نزدیک دو سوم این بازی را طی کردید لحظه غافلگیرکنندهای در داستان آن رخ خواهد داد که دید شما به نگرش بازی در مورد اراده آزاد و نحوه حل کردن هر معما را تغییر خواهد داد. این لحظه غافلگیرکننده آنقدر دلچسب است که تنها به خاطر آن هم که شده میارزد این بازی را امتحان کنید.
این بازی برای ایکس باکس وان، پلی استیشن ۴ و رایانه شخصی در دسترس است.
بازی Portal Stories: Mel

هواداران پس از تجربه بازی Portal پروژههای مستقل زیادی تولید کردند که برخی از آنها به بازیهای کاملی تبدیل شدند. بازی Portal Stories: Mel که مود بزرگ و رایگانی برای بازی Portal 2 به حساب میآید یکی از بهترین نمونههای چنین پروژههایی است. این پروژه ادامه غیررسمی بازی Portal 2 با اتاقهای معمای چالشبرانگیزی است که به خوبی بازی رسمی شرکت Valve هستند. گذراندن این بازی نزدیک هشت ساعت زمان خواهد برد. در بازی فرض میشود که شما بازی اصلی را گذراندهاید و وقتتان با مراحل تمرینی و آموزشی گرفته نمیشود، از ابتدای بازی سخت درگیر معماهای پیچیده، ژلهای رنگین و تمام عناصر این بازی خواهید شد. این بازی در برخی لحظات آزادانهتر از بازی Portal 2 به نظر میآید و باید محل قرار دادن پرتالها و نحوه به کارگیری آنها برای حل معماهای بازی را به دقت بررسی و آزمایش کنید.
این بازی که در موسسه Aperture Science در دهه ۵۰ میلادی رخ میدهد از صداگذاریهای کامل بهره میبرد و در آن شاهد نمونه اولیه تفنگ پرتال هستیم که به نظر از لوازم اولیه دفتری ساخته شده است. این بازی به اندازه بازی اصلی دوست داشتنی است.
میتوانید این بازی را از پلتفرم استیم دانلود کنید.
بازی The Witness

بازی The Witness و بازیهای Portal چند شباهت کوچک با هم دارند: هر دوی این بازیها مربوط به معماهای فضاییای هستند که به صورت اول شخص حل میشوند و به طور دائم ایدههای جدیدی به این معماها اضافه میشود. ولی این بازی آنقدر خوب است که کمبود شباهتهای آن با بازیهای Portal نتوانست جلوی ما را بگیرد که نام آن را در این لیست نیاوریم. بازی Portal نزدیک ۱۰ ساعت طول میکشد و ساختاری مشخص دارد که در آن باید طی داستان جلو بروید، در حالی که بازی The Witness طولانی و پیچیده است و به بازیکنان اجازه میدهد که معماهای بازی را به تنهایی حل کنند و اگر موفق به حلشان نشدند آنها را ترک کنند و بعدا دوباره به حل کردنشان بازگردند.
تمام معماهای این بازی شامل کشیدن شکلهای مختلف روی یک صفحه میشود و هر کدام از ۱۱ منطقه آن قوانین خاصی برای تکمیل معماها دارند. این قوانین هیچگاه به طور مستقیم توضیح داده نمیشوند و باید خودتان آنها را کشف کنید. پاسخ معماهای بازی معمولا هنگامی مشخص میشوند که شما در حال بررسی منطقهای کاملا متفاوت هستید و سرگرم نگاه کردن به چشماندازهای زیبا یا خوابیدن هستید. بازی The Witness بازی است که نمیتوانید از فکر کردن به آن دست بکشید، حتی زمانی که صفحه نمایشگرتان را خاموش کرده باشید.
این بازی برای پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان، رایانه شخصی، سیستم عامل IOS و Nvidia Shield در دسترس است.
بازی Ibb & Obb

بازی Ibb & Obb به افرادی پیشنهاد میشود که از بخش دو نفره بازی Portal 2 سیر نمیشوند. این بازی در خندهدار بودن به پای بازی Portal 2 نمیرسد ولی به همان اندازه به کار تیمی و همکاری نیاز دارد. در این بازی شما و دوستتان باید به عنوان دو موجود رنگارنگ وارد پرتالهایی شوید که جاذبه قویای دارند و با پریدن روی سر یکدیگر مراحل مختلف را پشت سر بگذارید.
در این بازی همانند بازی Portal، آهنگ حرکت بازیکنان اهمیت زیادی دارد و لحظاتی باید با سرعت تمام وارد پرتالها شوید تا بتوانید از پرتال دیگر با سرعت خارج شوید. اگر بتوانید پرشهایتان را به خوبی زمانبندی کنید میتوانید به دوستتان بخورید و او را به هوا پرتاب کنید. ممکن است این بازی در بعضی لحظات، به خصوص مراحلی که در شب میگذرند، سخت به نظر بیاید ولی دشواری این بازی ارزش لحظهای که چالش پایانی آن را پشت سر میگذارید را دارد.
این بازی برای رایانههای شخصی در دسترس است.
بازی های معمایی تحسینبرانگیز دیگر:
بازیهای دیگری هم وجود دارند که به بازی Portal شباهت دارند ولی نتوانستند وارد فهرست ۱۰ بازی برتر ما شوند.
بازی Bridge Constructor یک عنوان اعتیاد آور، ترکیبی و عجیب است.
بازی A Story About My Uncle پروژهای اول شخص و پلتفرمر است که روی قلاب چنگگی متمرکز است.
بازی Splitgate: Arena Warfare همانند بازی Portal ولی به سبک شوتر است.
بازی Thomas Was Alone بازی پلتفرمر جذاب و کوچکی است که داستان زیبایی دارد و به اشکال هوشمند میپردازد.
در بازی Chromagun باید دیوارها را به رنگهای مختلف دربیاورید.
بازی Parallax تجربهای جذاب است که به تغییر ابعاد میپردازد.
بازی TRI: Of Friendship And Madness به شما اجازه میدهد معماهایی در مورد مثلثها را حل کنید.
بازی Perspective در مورد پرسپکتیو است.
نظر شما درباره این بازیها چیست؟ کدام یک از آنها را توانستید تجربه کنید؟

